استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم، الرحمن الرحیم، بدیع
السموات و الارض، من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب و الیه.
آمین یا رب العالمین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام زمان
(عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمود: بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که
معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشویان
هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.
مطالب بایگانی شده
آقای احمدی نژاد! اگر از تو و مدیریت اسلامی، انقلابی و مردمیت بحق بعنوان معجزه قرن بیستم یاد کنیم، عدهای برآشفته میگردند و ما را هواداران افراطی تو میخوانند. بگذار بخوانند که ما را از گفتن حق هراسی نیست! مگر آنها نمیدانند تو بودی که حاکمیت دوگانهای را که عدهای مدیر دنیاطلب باب کرده بودند از میان برداشتی و مدیریت را به میان مردم کشاندی؟ مگر آنها نمیدانند تو بودی که خیل عظیمی از جوانان را در عرصههای مدیریتی کشور وارد کردی؟ جوانانی که پیش از تو سهم ناچیزی از مسئولیتهای کشور را بعهده داشتند. مگر آنها نمیدانند تو بودی که ایدهی سفرهای استانی را برای برپایی عدالت و توسعهی یکسان در تمام کشور، مطرح کردی؟ مگر آنها نمیدانند تو بودی که عزتمندی را در عرصهی بینالمللی برایمان به ارمغان آوردی و سیاست خارجی کشور را از حالت دریوزگی و انفعالی به دیپلماسی فعال و تهاجمی بدل کردی؟ در قرن بیستم کدام مقام سیاسی جرات کرد به قدرتهای زورگو نه! بگوید؟ کدام مقام سیاسی جرات کرد در مقابل زیادهخواهی آنان بایستد و حقوق خود را مطالبه کند؟ کدام مقام سیاسی قدرتهای استعماری را به رعایت تقوا، انصاف و مهرورزی با مردم دنیا دعوت کرد؟ مگر همین روشهای هوشمندانهی تو نبود که به اذعان رسانههای خودشان، جایگاه ایران را به مقام چهاردهمین کشور مطمئن برای سرمایهگذاری در دنیا ارتقا داد؟ آری، تو بودی که گفتمان مهرورزی را در میان مدیرانمان احیاء کردی؛ مدیرانی که بیش از این فقط در خواب میتوانستیم جمال دلربایشان را ببینیم!! آری، تو بودی که گفتمان عدالتخواهی و عدالتمحوری را در ملت ما زنده کردی؛ گفتمانی که بعد از دههی اول انقلاب در سکوت مطلق فرو رفته و گرد فراموشی بر آن نشسته بود؛ تا جایی که رهبر انقلاب از این اتفاق مبارک به نیکی نام بردند و فرمودند «اگر آقای احمدی نژاد رأی هم نمیآورد، این خدمت بزرگ را به انقلاب کرد که شعار عدالت محوری را مطرح نمود؛ شعاری که محور انقلاب ما بود؛ نگذاشت به فراموشی سپردن این شعار یک سنت بشود».
آقای رییس جمهور! ما گاهی بسیار متعجب و شگفتزده میشویم وقتی میبینیم رسانههای خارجی چگونه دربارهی تو مینویسند و رسانههای داخلی چطور! گویا آن طرف مرزیها تو را بهتر میشناسند!! وقتی با تعجب میپرسند، چگونه ممکن است رییس جمهور یک کشور قدرتمند مانند ایران، اینمقدار سادهزیست باشد؟ چگونه ممکن است بعد از به قدرت رسیدن باز هم در همان خانهی محقر خویش زندگی کند؟ چگونه ممکن است از همان دستمزد معلمی خود بهرهمند گردد و از حقوق رییس جمهوری خویش استفاده نکند؟ چگونه ممکن است غذای هر روزهی خود را از خانه بیاورد؟ آیا تعجب آور نخواهد بود که رییس جمهور یک کشور استراتژیک و دومین صاحب نفت جهان، بعد از به قدرت رسیدن، فرشهای گرانقیمت ساختمان ریاستش را به یک مسجد هدیه و از فرشهای معمولی در آن استفاده کند؟ آیا تعجب آور نیست که دستور دهد هیچ وزارتخانهی دولتی حق گذاشتن عکس وی را در ادارات تابعهاش ندارد، و بدین وسیله میلیاردها تومان در بیتالمال صرفهجویی کند؟ آیا تعجب آور نیست که هر وزیری در دولت او، مکلف است سندی را امضا کند که در آن تاکید شده سطح زندگی وزیر مورد نظر نباید اشرافی باشد، حسابهای شخصی وی و بستگانش تحت نظر خواهند بود و روزی که این فرد وزارتخانه را ترک میکند باید از وی به نیکنامی یاد کنند؟ آری، آن ور مرزیها که بسیار مکار و زیرک هستند و به این سادگیها حاضر نیستند از دشمنان خود تعریف و تمجید کنند، گویا بهتر از بعضی روشنفکران ما! تو را میشناسند و دربارهات تحلیل ارایه میکنند.
آقای احمدی نژاد! امروز سه جبههی روشنفکران غربزده، متحجرین شکستخورده و سرمایهداران پولپرست با یکدیگر همپیمان شده و در مقابل تو قد علم کردهاند. نه فقط در مقابل تو که در مقابل اسلام، انقلاب و صفوف بهم پیوستهی مردم مسلمان و انقلابی ایران؛ و تو را که امروز در کنار رهبر فرزانهمان پرچمدار مبارزه علیه کفر و نفاق و تحجر شدهای، به عناوین مختلف مورد هجمه قرار میدهند. کاش همهی این هجومها لفظی بود، که میشد گوشها را بست و آنها را نشنید. اما این همپیمانان خبیث تمام عزم خود را جزم کردهاند تا با فشارهای اقتصادی بر مردم از یک سو، و فشارهای سیاسی بر تو از سوی دیگر، در صف آهنین ملت و دولت خللی ایجاد کنند. آری، آنان با تسلطی که بر بانکها و منابع نفتی دارند و بوسیلهی کرسیهایی که در مجلس از آن خود کردهاند، و به اسم اصولگرایی در مقابل تو و ملت ایران کارشکنی میکنند و میخواهند با شکستن کمر دولت، مردم را از رییس جمهور محبوبشان دلسرد نمایند. آنها گمان میکنند ما از پیشینه سیاسیشان بیخبریم؛ آنها خیال میکنند ما نمیدانیم عدهای از کسانی که امروز به اسم اصولگرایی بر صندلیهای سبز مجلس تکیه زدهاند همان تکنوکراتهای سابق(کارگزاران)! هستند و امروز در لباس و فریبی نو ظاهر شدهاند و از این جریان اصولگرایی که به راه افتاده و از خواست مردم سوء استفاده میکنند. آری، اینها همگی متحد شدهاند برای ریشهکنی انقلاب و ارزشهای آن؛ اما زهی خیال باطل! که «ان تنصرو الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» خداوند تو و ملت ایران را هدایت و نصرت عطا کرده و خواهد کرد و به حول و قوهی الهی ملت از همهی اینها عبور خواهد کرد و پیروزمندانه خواهد درخشید.
آقای رییس جمهور! ما معتقدیم نقصها و ضعفهای بسیاری در مسایل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشورمان وجود دارد. تورم ناشی از سیستمهای غلط بانکی، گرانی متاثر از سیستم معیوب توزیع کالا، بازار ملتهب مسکن، وضعیت نابسامان فرهنگی و اخلاقی جامعه، و بسیاری مشکلات دیگر؛ اما هرگز دولتمردان را در این امور مقصر ندیده، و مشکلات را نتیجهی کوتاهی آنان نمیدانیم. ما میدانیم که دولت خدمتگزار، شبانهروز مشغول کار کارشناسی است و با بهرهگیری از نظرات متخصصان، همه تلاش و عزم خود را جزم کرده تا در مقابل این مشکلات بایستد و آنها را به سامان برساند و با ابتکارت و ابداعات، زمینهی پیشرفت و اعتلای کشور را فراهم نماید؛ و الحمدلله میبینیم بسیاری از معضلات بدست توانای دولتمردان حل شده است و خدمات بیشماری در طول این مدت انجام گرفته که مجالی برای ذکر آنها نیست؛ و اگر هم خطا و اشتباهی رخ میدهد خرده نمیگیریم، چرا که با هجم بالای کارشکنیهای سیاسی و اقتصادی در داخل و فشار مضاعف قدرتهای زورگو از خارج و همچنین اوضاع متورم و ملتهب جهانی، مصون بودن از خطا و اشتباه کاری بس دشوار بلکه محال است. البته نقد لازمهی پیشرفت است، اما نقد کارشناسانه و مصلحانه؛ نه نقد مغرضانه و مخرب؛ که متاسفانه عدهای امروز به اسم نقادی افساد میکنند تا اصلاح! اینان سعی دارند همواره مشکلات و در رأس آن گرانیها را، معلول عملکرد دولت بدانند و با سیاهنمایی و تبلیغات منفی، اوضاع کنونی کشور را ملتهب و درهمریخته نشان داده و از این آب گلآلود برای منافع شخصی و حزبی خود ماهی بگیرند؛ اما آمارهای جهانی مبنی بر رشد 40 تا 500 درصدی قیمت سوخت و ارزاق عمومی در دنیا، گویای واقعیات دیگری است. البته با وجود همهی اینها، مقایسهای ساده میان وضعیت کشورمان با کشورهای جهان نشان میدهد که ایران یکی از کشورهای آرام و باثبات است و کمتر تحت تاثیر اوضاع اسفبار جهانی در زمینهی اقتصاد و فرهنگ و سیاست قرار گرفته است.
آقای احمدی نژاد! ما میدانیم که این فتنهها، توطئهها، تخریبها و کارشکنیها کار چه کسانی و چه گروههایی است. کسانی که بواسطهی تجدید حیات شعارهای انقلاب متحمل ضررهای فراوانی شده و ضربهی سختی بر پیکرشان وارد شده است. کسانی که دستهای پلیدشان از دامن بیتالمال و منابع سرشار ثروت کوتاه شده است؛ اگرچه هنوز نیز دستی بر آتش دارند. کسانی که جامهی فریبنده قدرت از تنشان بدر شده است؛ اگرچه عدهای با فریب و تزویر دوباره آن را به تن کردهاند. بگذار بگویند، بنویسند و فتنه و کارشکنی کنند. بگذار مکر بورزند که «ومکروا و مکر الله، و الله خیر الماکرین» خداوند بزودی مکر آنان را باطل و حقایق را روشن خواهد نمود. عنایات و توجهات حضرت ولی عصر(عج) و هدایتهای هوشمندانهی رهبر فرزانهی انقلاب همواره فصلالخطاب و راهگشای ما بوده و هست، و ما را از این دسیسهها باکی نیست. در آخر این نامه، از خداوند متعال مسئلت میکنیم که توفیقات و هدایتهای روزافزونش را بر تو و خادمین به ملت بزرگ ایران، بیش از پیش نازل فرماید و از الطاف بیپایانش سرشارتان گرداند و موجبات پیشرفت و تعالی کشور عزیزمان را فراهم آورد؛ به امید آن روز که در زیر پرچم مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف شاهد سربلندی و سرافرازی اسلام عزیز و میهن مقدسمان باشیم؛ انشاءالله. والسلام من التبع الهدی